این مجموعه درسگفتار بررسیِ موشکافانهای است از گفتگویِ ثئایتتوسِ (Θεαίτητος) افلاطون با محوریتِ فهمِ سازوکارِ ادراک/احساس (αἴσθησις) نزدِ افلاطون. این مجموعه میکوشد با طرحِ نسبتِ دانش/شناخت (ἐπιστήμη) و ادراک با اتّکاء به مدّعایِ ثئایتتوس در گفتگویِ مذکور و نیز با طرحِ نسبتِ دانش/شناخت و پنداشت (δόξα) در همان گفتگو به فهمی ریشهای از ادراک-احساس نزدِ افلاطون دست یابد.
این مجموعه درسگفتار بررسیِ موشکافانهای است از گفتگویِ ثئایتتوسِ (Θεαίτητος) افلاطون با محوریتِ فهمِ سازوکارِ ادراک/احساس (αἴσθησις) نزدِ افلاطون. این مجموعه میکوشد با طرحِ نسبتِ دانش/شناخت (ἐπιστήμη) و ادراک با اتّکاء به مدّعایِ ثئایتتوس در گفتگویِ مذکور و نیز با طرحِ نسبتِ دانش/شناخت و پنداشت (δόξα) در همان گفتگو به فهمی ریشهای از ادراک-احساس نزدِ افلاطون دست یابد. در خلالِ طرحِ چنین بحثی ابتدا با پرسش از چراییِ نوشتنِ افلاطون میکوشیم به درکی روشن از معنایِ منحصر به فردِ نوشتار نزدِ افلاطون نائل آییم. این درک از معنایِ ویژهیِ نوشتار نزدِ وی امکانی تازه را برایِ یافتنِ نحوهای از خواندنِ آراءِ افلاطون به ما خواهد داد. پس از آن، با طرحِ مسألهیِ چهایِ اپیستمه سرآغازههایِ اینهمانیِ اپیستمه و ادراک/احساس را بررسی خواهیم کرد و در خلالِ این بررسی است که میکوشیم به فهمی ریشهای ازرأیِ افلاطون دربابِ ادراک دست یابیم. ضمنِ این بررسی همچنین به دو آموزهیِ مهمِ باستانی یکی نسبیانگاریِ پروتاگوراسی و بهخصوص آموزهیِ انسان-ممیّزهیِ (μέτρον-ἄνθρωπός) وی و دیگری آموزهیِ سیلانِ (ῥοή) مدامِ هراکلیتوس خواهیم پرداخت که زمینههایِ اساسی برایِ فهممان از رأیِ افلاطون دربابِ ادراک را ترسیم خواهند کرد.
منابع درسی
متنِ محوریِ ما در این درسگفتارها، گفتگویِ ثئایتتوس اثرِ افلاطون است. در ارجاع به این اثر از مجموعهیِ Platonis opera که در اصل در سالِ 1900 منتشر شد، استفاده شده است. با ذکرِ این نکته که در اینجا از نسخهیِ سالِ 1995 انتشاراتِ دانشگاهِ آکسفورد (Oxford University Press 1995) که دردسترس بود، بهره بردهایم. متنِ دیگری که در مقدمهیِ این مباحث از آن بهره خواهیم برد، گفتگویِ فایدروس (Φαῖδρος) است که در خلالِ آن به نحوهای از خواندنِ آثارِ افلاطونی در معنایِ عامّ دست خواهیم یافت. متنِ دیگری که برایِ مبحثِ ما حائزِ اهمیت است، گفتگویِ رژیم (Πολιτεία) اثرِ شاخصِ دیگری از افلاطون است که بخشهایی از آن را خواهیم خواند که با مسألهیِ اپیستمه و دوکسا سروکار دارند. متنِ مهمِ دیگر برایِ بحثمان، گفتگویِ فایدون (Φαίδων) خواهد بود که برایِ طرحِ مسألهیِ خودِ مُثُل و تمایزِ آنها با محسوسات از آن بهره خواهیم برد.
اثرِ دیگری که بدان رجوع خواهیم کرد، بخشهایی از کتابِ رئوسِ مطالبِ پیرونی (Πυῤῥωνείων ὑποτυπώσεων) اثرِ سکستوس امپریکوس (Σέξτος Ἐμπειρικός) خواهد بود که بهمنظورِ روشن کردنِ برخی از دشواریهایِ متنیِ افلاطون از آن بهره خواهیم برد و در ارجاع بدان از نسخهیِ Leipzig: Teubner منتشرشده در سالِ ۱۹۱۲ استفاده میکنیم.